علی اکبر تیموری

علی اکبر تیموری

تنوع - سرگرمی - گوناگون
علی اکبر تیموری

علی اکبر تیموری

تنوع - سرگرمی - گوناگون

آموزش احترام، قانون طلایی تربیت

مهاجر-احترام گذاشتن به دیگران یکی از والاترین ارزش های انسانی است و به گفته معلمان اخلاق پایه بسیاری از این ارزش هاست. همان طور که می دانیم ارزش های اخلاقی ابتدا باید در محیط خانواده و بین اعضای خانواده حاکم باشد و سپس در تعامل با دیگران به جامعه راه پیدا کند. همانند فضیلت های اخلاقی دیگر مانند همدلی، خویشتن داری و وجدان که پیشتر در همین صفحه ذکر کردیم، احترام گذاشتن به دیگران به عنوان یک فضیلت اخلاقی قابل آموزش به کودکان است و والدین آگاه و هوشیار می توانند با افزایش اطلاعات و آگاهی خود در این زمینه، والدگری آگاهانه را از همین امروز آغاز کنند.

تعریف احترام

شاید به نظر برسد معنای احترام بسیار واضح است اما وقتی از آموزش احترام به کودک صحبت می کنیم، ناچاریم معنای دقیق و پرجزئیات آن را مرور کنیم.هر کودکی به طور غریزی می خواهد همه چیز مطابق میلش باشد و کمترین توجهی به نیاز دیگران ندارد. او می خواهد دنیا حول محور او بگردد و دیگران همان طور باشند که او می خواهد. بنابراین همه کودکان باید در مراحل رشد و تکامل خود، احترام گذاشتن به دیگران را آموزش ببینند. «فقط من نیستم که اهمیت دارم و دیگرانی هم وجود دارند» این جمله سرراست ترین تعریف احترام است که می توان به کودک ارائه داد. به این ترتیب کودک می فهمد علاوه بر این که خودش اهمیت دارد، دیگران هم ارزش دارند و او باید برای دیگران اهمیت قائل شود.مسعود هنربخش کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و کارشناس مسئول دفتر پیشگیری از آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی خراسان رضوی با بیان این مطلب به خراسان می گوید: اگر این فضیلت اخلاقی به موقع آموزش داده شود، این قانون طلایی تربیتی که «با دیگران به گونه ای رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود»، عملی می شود. در واقع «نهادینه کردن حرمت گذاری» برای رشد مدنیت و تربیت شهروند سالم و سازنده و برقراری تعامل صحیح و سازنده با دیگران اهمیت اساسی دارد. ناگفته پیداست که در نبود احترام شاهد رشد هیجانات و احساسات منفی، رفتارهای تخریبی و پرخاشگری خواهیم بود و این وظیفه والدین است که قابلیت های روانی فرزندان خود را افزایش دهند و به آن ها فضیلت های اخلاقی را آموزش دهند.

احترام و ویژگی های شخصیتی

کودکی که معنای احترام را دریافته و به خوبی آموزش دیده است معمولا عادت ندارد صحبت دیگران را قطع کند، به هنگام گفت وگو با دیگران گوش می کند، پوزخند نمی زند، سر برنمی گرداند و قادر است بدون تذکر دیگران عذرخواهی کند یا ببخشد، شنونده خوبی است و می تواند به راحتی از دیگران چیزی را خواهش کند. از الفاظ زشت در جملات خود استفاده نمی کند، لحن صدایش متعادل است و حریم خصوصی دیگران را می شناسد و مواظب اموال دیگران هم هست.

مهم ترین فرد دنیا

هنربخش با طرح این سوال که «اگر با دوستم مانند فرزندم برخورد کنم آیا به دوستی با من ادامه خواهد داد»، تصریح می کند: بعضی والدین به نحوی با فرزند خود رفتار می کنند که گویی کودک به آن ها تعلق دارد و آن ها اجازه دارند هر رفتار درست یا نادرستی با کودک انجام دهند در صورتی که چنین نیست و والدین موظف اند رفتار احترام آمیزی با کودک داشته باشند.چنان که اگر فردی با دوستش رفتار نادرستی انجام دهد، نباید انتظار ادامه رابطه را داشته باشد. طرح این سوال برای والدین آن ها را به تجدیدنظر در نحوه برخورد با کودک خود وادار می کند و باعث می شود رفتارهای اشتباه خود را تصحیح کنند.والدین باید ضمن تصحیح اشتباه های خود به گونه ای با کودک رفتار کنند که او احساس کند مهم ترین فرد برای آن هاست. این طرز برخورد در طول زمان احساس ارزشمندی به کودک می دهد و باعث می شود زمینه پرورش احترام در شخصیت وی فراهم شود.

عشق بی قید و شرط

والدین باید به کودک خود عشق بی قید و شرط داشته باشند و کودک را همان طور که هست دوست بدارند.کودک باید دریابد که دوست داشتنی و قابل احترام و ارزشمند است. البته این مسئله به معنای تایید تمام رفتارهای کودک نیست بلکه بدین معناست که والدین همواره کنار کودک هستند حتی وقتی کار اشتباهی می کند. در این شرایط او باید بداند اشتباه کرده است و با کمک والدین آن را تصحیح کند. متاسفانه برخی والدین به هنگام مواجهه با اشتباهات کودک با او قهر می کنند یا ارتباطشان را قطع می کنند. این واکنش نادرست باعث می شود کودک فکر کند برای حفظ رابطه اش اشتباهاتش را باید مخفی کند یا اگر اشتباهی کرد، مستحق هر رفتاری است.فراموش نکنید که کودک وقتی می تواند احترام بگذارد که احترام ببیند و وقتی برای دیگران ارزش قائل می شود که احساس ارزشمندی کند.از سوی دیگر کودک همواره دوست دارد حرف هایش شنیده شود. به عبارتی والدین باید شنونده خوبی برای کودک باشند زیرا دراین صورت کودک می فهمد دیگران به وی احترام می گذارند؛ از این رو احساس ارزشمندی پیدا می کند. البته رفتار والدین اهمیت بسیاری دارد و احترام به کودک فقط در واکنش کلامی خلاصه نمی شود و باید حقیقی و واقعی باشد زیرا کودک تمام رفتارها و حرکات ما را زیر نظر دارد.

ارزش ها در احترام نهفته است

وی با بیان این که کودک طی فرآیند آموزش احترام درمی یابد که حق ندارد به دیگران آسیب بزند، باید به تایید یا مخالفت دیگران احترام بگذارد، کسی را بابت مخالفت با خود تنبیه نکند و حریم خصوصی دیگران را بشناسد، تاکید می کند: تمام این مسائل ارزشی است و کودک طی پرورش فضیلت احترام و پس از برآورده نشدن خواسته اش به جای ابراز خشم و عصبانیت، احساس غم می کند و این مسئله کاملا ضروری و طبیعی است، زیرا قرار نیست در طول زندگی همیشه کامروا باشد و باید در کودکی ناکامی و غم را تجربه کند.از طرف دیگر وجود یک خودپنداره مطلوب در ذهن کودک بسیار ضروری است و استفاده از القاب و کلمات زشت برای صدا کردن کودک، وی را از این خودپنداره مطلوب دور می کند. وقت گذاشتن برای کودک و وقت گذرانی با کودک، نشان دادن علاقه و احترام به کودک، تکریم و تحسین کودک به هنگام انجام رفتارهای صحیح از دیگر راهکارهایی است که می توان به والدین ارائه کرد. همچنین می توان از کودک خواست تا درباره رفتارهای خود و احساسی که در دیگران ایجاد می کند، فکر کند تا به جای کنترل بیرونی به کنترل درونی روآورد و قبل از انجام کاری، به دیگران و تاثیر رفتار خود بر آن ها فکر کند.

احترام گذاشتن با موافق بودن یکی نیست

عظیمی مروی-بسیاری از والدین نمی دانند که احترام گذاشتن با موافق بودن یکی نیست و کودک باید بداند در عین احترام گذاشتن می تواند مخالفت کند.مسعود هنربخش کارشناس ارشد روان شناسی بالینی با بیان این مطلب به خراسان می گوید: کودکی که احترام را با موافق بودن یکی بگیرد، همواره تابع و زیردست می شود و اراده شخصی و قدرت تصمیم گیری اش زایل می شود.بنابراین والدین به هنگام ابراز مخالفت کودک نباید جبهه گیری و با او قهر کنند یا قطع ارتباط کنند. در غیر این صورت کودک یاد می گیرد برای محافظت از خود باید همواره جواب مثبت به دیگران بدهد و فکر می کند مخالفت کردن به معنای بی احترامی کردن است.