علی اکبر تیموری

علی اکبر تیموری

تنوع - سرگرمی - گوناگون
علی اکبر تیموری

علی اکبر تیموری

تنوع - سرگرمی - گوناگون

نفرین پسرک گریان؛ افسانه یا سودجویی؟(مجهول)






نفرین پسرک گریان؛ افسانه یا سودجویی؟

داستان عجیب پسرکی که باعث آتش سوزی های مهیب می شد
نویسنده : فاطمه قاسمی | مترجم
  داستان از سال 1985 و بعد از چاپ گزارشی در روزنامه «سان» با‌عنوان «نفرین پسر گریان» آغاز می‌شود. این گزارش، آتش‌سوزی غیر‌منتظره خانه‌ای در انگلستان را شرح می‌دهد. بعد از خاموش شدن آتش، گروهی برای بررسی حادثه وارد و با صحنه عجیبی روبه‎رو می‎شوند. تمام وسایل خانه در آتش خاکستر شده‌بود به‌جز یک تابلوی نقاشی آویزان از پسری گریان! مدتی از این جریان نگذشته‌بود که آتش‌سوزی دیگری رخ داد. گفته می‌شد که در آن خانه هم تابلویی پیدا شده که از آتش، جان سالم به در برده‎بود. بعد از انتشار این خبر، روزنامه‌نگاران به سمت شاهدان اصلی ماجرا یعنی آتش‌نشان‌هایی که با چشم خود تابلوهای نقاشی سالم را دیده‌بودند، سرازیر شدند. چیزی که توجه مردم را جلب کرد حرف‌های آتش‌نشانی بود که ادعا کرد بارها در مأموریت‌های کاری دیده‌است که تمام خانه سوخته ولی نسخه‌های مختلف این تابلو، سالم و دست نخورده باقی مانده‌ است. تا سال‌ها این‌گونه خبرهای مرتبط به آتش‌سوزی و راز نسوختن تابلوهای گریان ورد زبان مردم بود اما هیچ‌کس خبر نداشت که آیا این پسربچه در دنیای واقعی هم وجود داشته یا خیر!
 
  پسرک گریان واقعی است؟
در یکی از شب‌های سال 1969، «برونو آمادیو» نقاش ایتالیایی نه چندان مشهور، از خانه خارج می‌شود تا در خیابان‌های خلوت اطراف قدمی بزند و ایده جدیدی برای کشیدن تابلو پیدا کند. برونو خیلی اتفاقی پسربچه کوچک و گریانی را می‌بیند که در گوشه‌ای از پیاده‌رو با لباس‌های کهنه بر تن ایستاده است. برونو او را به کارگاه نقاشی‌اش می‌برد و  یک نقاشی با الهام از چهره غمگین پسرک می‌کشد. تابلو رو به تمام‌شدن بود که برونو متوجه آتش در خانه‌اش می‌شود. پسربچه وحشت‌زده پا به فرار می‌گذارد. برونو تابلو را برمی‌دارد و به دنبال پسر از خانه خارج می‌شود اما هیچ اثری از او نمی‌بیند. از اهالی محل که همگی اطراف خانه جمع شده‌بودند، پرس و جو می‌کند و اطلاعاتی درباره پسرک به دست می‎آورد؛ نامش «دون بونیلو» است. پدر و مادر ثروتمندش در یک آتش‌سوزی کشته شده‎اند اما دون به‌طور معجزه‌آسایی از بین شعله‌های آتش سالم بیرون آمده‎است. بعد از این ماجرا هیچ‌کس به پسرک پناه نمی‌دهد چون شایعه شده‎بود او به هر جا پا بگذارد آتش‌سوزی می‌شود. سال‌ها می‌گذرد و برونو، پسرک را فراموش می‌کند اما تابلوی پسرک گریان او با سرعت زیادی مشهور می‌شود تا جایی که حتی هزاران نسخه کپی‌شده آن در سراسر جهان به‌فروش می‌رسد و برونو را ثروتمند می‌کند. چند سال بعد در سال 1976 خودرویی با سرعت زیاد و بعد از برخورد با دیوار دچار آتش‌سوزی می‎شود و راننده می‌سوزد. تحقیقات و مدارک نشان می‎دهد که نام راننده «دون بونیلو» بوده‌است؛ احتمالا همان پسرک گریانی که تابلو از روی چهره او کشیده شده‎بود. قربانی حادثه بر اثر شدت سوختگی قابل شناسایی نبود.
   شواهد چه می‌گویند؟
داستان پسرک گریان آن‏قدر جدی شد که مردم تعداد زیادی از این تابلو را به آتش کشیدند؛ هرچند برخی هم سال‌ها آن را بر دیوارهای خانه‌های خود آویختند و هیچ اتفاقی نیفتاد. امروزه تعدادی از این تابلو‌ها در موزه هنرهای معاصر بریتانیا نگهداری می‌شود البته به دلایل امنیتی فقط نمونه جعلی آن در دسترس بازدیدکنندگان قرار دارد. ادعاها و شایعات زیادی درباره این تابلو در سراسر انگلستان و بعد در تمام دنیا پخش شد؛ از نفرینی بودن تابلو تا مرگ پسرک در آتش‎سوزی و... . بعضی کارشناسان اما تاکید دارند «پسرک گریان» رمز و راز خاصی ندارد. آن‎ها می‎گویند در دوره‎ای خاص داشتنِ این تابلو، مد بوده‎است؛ به‎ویژه وقتی داستان جذاب پسرک باعث می‎شود کپی‎های زیادی از روی این نقاشی در دسترس مردم باشد. پس پیدا شدن این تابلوها در خانه‎هایی که به هردلیلی دچار آتش‌سوزی می‎شده‎اند، عجیب نبوده‎است. برخی هم بر این باورند که احتمالا تابلوها با مواد ضدحریق پوشانده شده‌ و به همین دلیل از صدمات آتش‎سوزی در امان بوده‌اند. شاید هم پشت همه این ماجراها، شوخی ماهرانه‌ای به قصد سودجویی بوده تا با مرموز نشان دادن تابلو باعث معروفیت نقاش گمنامش شود.

 

منبع: atlasobscura